اینکه بخواهیم ایران را به عنوان آغاز قطعی بافت فرش اردکان و قالیچه کرکی بدانیم یا نه، هنوز مشخص نیست و نمی توان آن را تایید یا تکذیب کرد، اما آنچه به طور قطع در مورد فرش می توان گفت این است که آسیا مهد اولیه قالی و قالی بافی است.
قفقاز، ترکستان و ایران محتمل ترین گزینه هایی هستند که می توان به عنوان اولین کشور معرفی کرد.
یکی از مهم ترین اسنادی که برای به دست آوردن اطلاعات دقیق تر در مورد تاریخچه فرش و قالی مورد استفاده قرار می گیرد، استفاده از نقاشی های هنرمندان جهان است. باید گفت که تمام این اسناد کاملاً به ضرر ایران است، اما چرا واقعاً در آیا او در میان این تابلوها اثری از فرش ایرانی یافت؟
کاملاً طبیعی است که در اروپای غربی به دلیل مجاورت با ترکیه، فرش این مناطق بسیار راحت تر و ارزان تر از فرش های ایرانی به دست اروپایی ها می رسد و از طرفی در دوره صفویه، یعنی امپراتوری عثمانی، راه های تجاری راه اندازی می شود.
از ایران تا غرب او در کنترل و به طور دوره ای در حال جنگ با دولت ایران بود.
بنابراین می توان گفت استفاده نکردن از فرش های ایرانی در نقاشی های قدیمی اصلا ملاک خوبی نیست که بخواهیم در این بین با مراجعه به آنها ایران را حذف کنیم.
در میان اسنادی که میخواهد درباره فرشهای کرکی ایرانی و تاریخ آن صحبت شود، اولین مورد به گزنفون مورخ مشهور یونانی میرسد که در بین سالهای 430 تا 345 قبل از میلاد مینویسد: «زیر بستر خود پهن میکنند».
اما ما به دنبال قالیچه های کرکی هستیم که بافت گره دار داشته باشد و به دنبال فرش و روکش نیستیم.
مورد بعدی اشتباهاتی که برای استناد به تاریخ فرش ایران به کار می رود، فرش باغستان طرح گوهرباف (بهارستان کسری) خسرو اول در تیسفون است که نباید آن را فرش کرکی دانست زیرا فرشی پرزدار با اندازه معرفی شده است. این فرش باید بیش از 2 تن وزن داشته باشد.
پس گفتن این دو روایت به عنوان مدرک علمی مبنی بر اینکه ایران مهد فرش جهان است، کاملا اشتباه است، اما آیا تمام ماجرا این است و هیچ مدرکی وجود ندارد که بگوییم ایران می تواند منبع اصلی فرش جهان باشد.